بلوندی فقط از خدمت به بچه ها لذت می برد - او لب های کار می کند و یک پای تازه و گلگون دارد. چه کسی نمی خواهد طعم آنها را بچشد؟ اوه، و او احساس خوبی دارد که می تواند کنجکاوی بچه ها را برآورده کند و آنچه از او انتظار می رود به آنها بدهد. شیر تغلیظ شده، که بچه ها با آن از او تشکر کردند، برای او مانند مرهم است - او آن را با احساس موفقیت می لیسید. به نظر می رسد که او از کار در صنعت خدمات نیز لذت می برد. )))
تو برای بیرون ماندن از زندان هر کاری می کنی. اما اگر این نوع دستمزدی است که نگهبان میخواهد، مرتکب باید تمام تلاش خود را بکند. و به این ترتیب این مرد او را به خوبی فاک کرد، او را در همه موقعیت ها فاک کرد، به طوری که خود نگهبان می خواست طعم خروس او را بچشد. و پایان روی شکم او نتیجه را کامل کرد. تمام بدهی ها پرداخت شده بود. آزادی که مدتها انتظارش را می کشید آمد.
♪ دختر شلخته است ♪