معلوم نیست چه چیزی برای دختر بهتر کار می کرد، نواختن گیتار یا نواختن با دیک پدرش. معلوم شد که بابا نه تنها یک معلم موسیقی خوب است، بلکه یک معلم خوب جنسی است، زیرا او دخترش را رد نکرد و با خوشحالی زیاد نوازش های آغاز شده را ادامه داد. اتفاقی که افتاد همان بود. محارم غیرمسئولانه در موقعیت های مختلف با حداکثر شدت شور و هیجان صورت گرفت.
خواهر در زندگی یک عوضی است. او با رفتار صریح خود برادرش را اغوا کرد. من هم نتونستم تحمل کنم و او الاغ او را کاملاً توسعه داد. دیک عوضی را در احمق گرفتم و راضی بودم. چنین خرکی را باید در تمام طول روز کتک زد، بنابراین او به بیدمشک خود هیچ جا نتابید. به طور کلی، فینال مورد انتظار بود - دهان او را با تقدیر شستشو داد و نقش او را در خانواده به عنوان یک نوک پستان مشخص کرد.
من اهل باکو هستم